اعتماد کن

متن مرتبط با «هشتم» در سایت اعتماد کن نوشته شده است

روز هشتاد و هشتم

  •   تمام ان روزها گذشت. تمام ان روزهایی که در انتظار امدنت بیدار میماندم.تمام ان شبهایی که نگران برگشتت بودم و برایت دعا میخواندم.ان روزها گذشت و من بزرگتر شدم.بزرگتر شدم و متوجه شدم همیشه منتظرت هستم. در هر لحظه و هر اتفاق، تو را جستجو میکنم. چه جستجوی عبثی ! چقدر زمان را از دست دادم. به نظرم هیچ از دست دادنی اینقدر دردناک نیست که بدانی انتظارت را براورده نمیکنند اما باز هم لجوجانه ادامه میدهی.گاهی,هشتاد ...ادامه مطلب

  • روز نود و هشتم

  •   روانشناس سوئیسی تعبیر جالبی از انسان خوشحال دارد که بسیار از تعریف عادی و معمول خوشحالی فاصله دارد : بر اساس این تعریف ، خوشحال بودن یعنی توانمندی بالای ما در شکیبایی و استقامت در برابر سختی ها ، خوشحالی یعنی اطمینانی درونی به این که درد و رنج و سختی و بیماری و مرگ جزء لاینفک زندگی ست اما هیچ کدام از آنها نمی تواند مرا از پا بیاندازد! خوشحالی یعنی میل به زندگی علی رغم علم به فانی بودن همه چیز ،, ...ادامه مطلب

  • روز شصت و هشتم

  • فصل عوض میشود جای آلو را زردآلو میگیرد و جای دلتنگی را دلتنگی دقیقا امروز یک ماه گذشت از آخرین روزی که دیدمت هر روزش رو شمردم و منتظر برگشتت بودم ولی مثل اینکه باید پذیرفت برگشتنی درکار نیست تمام شد دوباره تنها شدی دوباره رها شدی دوباره دلتنگی و چقدر طول میکشه ترمیم این زخمها چقدر دوستت داشتم چقدر برام خاص بودی باعث شدی عشقم با همه مهربانی هایش از چشمم بیفته ولی چه باید کرد زندگی همینه همینه دلتن,هشتم ...ادامه مطلب

  • روز شصت و هشتم

  •   گاهی که زندگی سخت میشه احساس میکنم کلافه ام خسته ام دچار بی معنایی و خستگی میشوم انگار آرامشم که بسیار برایم مهم است متاثر از این کلافگی شده انگار نیاز به سکوت دارم امروز را اینگونه آغاز کردم با انبوهی از انرژی منفی در ادامه که برای خودم تنهایی و ساعاتی سکوت و مطالعه تجویز کردم معنایم را دوباره یافتم من معنا و هدف زندگیم چیزی فراتر از آدمهای اطراف و اتفاقات متصور است من مستقل از آنکه می آید و آن,هشتم ...ادامه مطلب

  • روز سی و هشتم

  •   داریم میرسیم به چله به یک دریافت جدید رسیدم من وقتی با کسی وارد رابطه میشم فراموزش میکنم شخصیت و زندگی مستقل خودم رو ناخوداگاه میخوام که همه برنامه ها با هم باشه و دو تایی  مثلا درمورد این رابطه هم میتونستم با دوستام مهمونی ساحل و خوشگذرونی برم ولی نشستم و تنها غصه خوردم و تابستون رو کوفت خودم کرد, ...ادامه مطلب

  • روز بیست و هشتم

  •   بالاخره در روز بیست و هشتم زندگیم به یک ثبات و قرار رسید مستقل از اینکه او هست یا نیست. چه نظری دارد. تونستم به تعهدات و برنامه هام پایبند بمانم. شاید زمان ببره فراموش کردن این رابطه مخصوصا با این حجم انرژی که گذاشتم ولی زندگی همینه بارها در این موقعیت قرار گرفتم و رد شدم دوباره هم رد میشم نوشته شده توسط شهرزاد در 12:34 |  لینک ثابت   • , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها